عذابم میده این دوری ، چقد گفتم بیا برگرد
دیدی قلبت چقد آسون ، به دوری من عادت کرد
یه روز میفهمی حالا ، که از چشم تو پنهونه
چقد دلتنگ روزی ام ، که برگردی به این خونه
میون خاطرات تو ، همش دنبال تسکینم
بیا ثابت کن این حرفو ، که من اونو نمی بینم
من و این خاطرات خوب ، که نمیشن فراموشت
همه دلتنگ روزی ان ، که من برگردم به آغوشت
جای خالی تو تو این خونه از عذاب رفتنت کمتره
خیره میشم رو دری که شاید دیگه شبیه در نیست
من با عطر پیرهنی میخوابم ، که تن خودت بود یه روزی
تو هم از دوری من حسابی ، داری می سوزی
عذابم میده این دوری ، ببین طاقت نمیارم
چقد حرفای دیروزو ، توی قلبم نگه دارم
توی این خونه یکی هست ، که واست جونشم میده
جلو چشمات میمردم ، ولی چشمات نمی دیدم
جای خالی تو تو این خونه از عذاب رفتنت کمتره
خیره میشم رو دری که شاید دیگه شبیه در نیست
من با عطر پیرهنی میخوابم ، که تن خودت بود یه روزی
تو هم از دوری من حسابی ، داری می سوزی