از دست من رفتی ازم دوری
بیخود به من نگو که مجبوری
گردن بگیر حسی رو که کشتی
انکار تا کی خیلی مغروری
میگفتی تو نباشی میمیرم
میگفتی با فکر تو درگیرم
معلوم شد حرفات فقط حرفه
از حرفای بی محتوا سیرم
دنیام بودی ولی نخواستی باشی
خواستی دنیامو بپاشی
میبینم و باورم نمیشه
اونی که میخوام تو نمیتونی باشی
غروب پاییزُ نمیخوام
شعرای غم انگیزُ نمیخوام
هر تپش دلم میگه عزیزم
زندگی رو لبریز تو میخوام
دنیام بودی ولی نخواستی باشی
می خواستی دنیامو بپاشی
میبینم و باورم نمیشه
اونی که میخوام تو نمیتونی باشی
دنیام بودی ولی نخواستی باشی
خواستی دنیامو بپاشی
میبینم و باورم نمیشه
اونی که میخوام تو نمیتونی باشی
وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد
انگار نه از یه شهر دور که از همه دنیا میاد
تا وقتی که در وا میشه لحظه ی دیدن میرسه
هرچی که جاده ست رو زمین به سینه ی من میرسه ... آ
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام میرسم
به هرچی میخوام میرسم ...
عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو
عُمر دوباره ی منه دیدن و بوییدن تو
نه من تورو واسه خودم نه از سر هوس
عُمر دوباره ی منی تورو واسه نفس میخوام
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام میرسم
به هرچی میخوام میرسم ...
وقتی تو نیستی قلبمو واسه کی تکرار بکنم
گلهای خواب آلوده رو واسه کی بیدار بکنم
دست کبوترای عشق واسه کی دونه بپاشه
مگه تن من میتونه بدون تو زنده باشه
ای که تویی همه کسم بی تو میگیره نفسم
اگه تو رو داشته باشم به هرچی میخوام میرسم
به هرچی میخوام میرسم ...
میدونستم تموم میشه میدونستم که بی رحمی
میدونستم که حسم رو مثل حرفام نمیفهمی
چقد گفتم که احساسم فقط از روی عادت نیست
به جز تو دستای خستم تو دست هیشکی راحت نیست
مهم نیست حال من بی تو مهم نیست چی سرم میاد
مهم اینه که میفهمم دلت تنهاییمو میخواد
مهم نیست حال من بی تو مهم نیست از تو دلگیرم
ببین مثل خودت خستم نمیمونم منم میرم
کجا دنبال خوشبختی داری این روزا میگردی
که خوشبختی کنارت بود تو چشماتو وا نمیکردی
تو چشماتو وا نمیکردی ...
مهم نیست حال من بی تو مهم نیست چی سرم میاد
مهم اینه که میفهمم دلت تنهاییمو میخواد
مهم نیست ...
هنوز راه شب از ستاره پـُره ، نفس میکشه قاصدک توی باد
دلم از یقین تو لبریز شد ، شب آرامشو به زمین هدیه داد
توی شب نشینی مهتاب و گـل ، دلم می تپه تا که عاشق بشه
یه حس غریب از ته بی کسی ، منو سمت ایمان به تو میکشه
منو سمت ایمان به تو میکشه ...
تو دستای تو حس امنیته ، تو چشمای تو زندگی جاریه
چقد تازه میشم نگاهم کنی ، شب روشنم اوج بیداریه
شب روشنم اوج بیداریه ...
هنوز راه شب از ستاره پـُره ...
سر عشقت خودمو لو دادم راز چشمامو همه فهمیدن
عاشقی خونه مو ویروون کرده عشق یعنی تورو هر شب دیدن
منو آواره ی دنیا کردی تا بیام دوباره مهمونت شم
جاده ی عشق تو راهش بازه تا کجا قراره مدیونت شم
بین این همه غم تکراری شک ندارم که تو دوستم داری
من بدون عشق تو گم میشم نکنه که چشم ازم برداری
خیلی جاها خودمو گم کردم خیلی وقتا تورو دلخور کردم
تو همیشه عاشق من بودی من همش میرم و برمی گردم
تو همه چی رو ازم میدونی خیلی بی وفایی از من دیدی
من فقط سوالم از تو اینه چرا یک عُمره نجاتم میدی
بین این همه غم تکراری شک ندارم که تو دوستم داری
من بدون عشق تو گم میشم نکنه که چشم ازم برداری
بین این همه غم تکراری ...