سر عشقت خودمو لو دادم راز چشمامو همه فهمیدن
عاشقی خونه مو ویروون کرده عشق یعنی تورو هر شب دیدن
منو آواره ی دنیا کردی تا بیام دوباره مهمونت شم
جاده ی عشق تو راهش بازه تا کجا قراره مدیونت شم
بین این همه غم تکراری شک ندارم که تو دوستم داری
من بدون عشق تو گم میشم نکنه که چشم ازم برداری
خیلی جاها خودمو گم کردم خیلی وقتا تورو دلخور کردم
تو همیشه عاشق من بودی من همش میرم و برمی گردم
تو همه چی رو ازم میدونی خیلی بی وفایی از من دیدی
من فقط سوالم از تو اینه چرا یک عُمره نجاتم میدی
بین این همه غم تکراری شک ندارم که تو دوستم داری
من بدون عشق تو گم میشم نکنه که چشم ازم برداری
بین این همه غم تکراری ...
هرجور میتونی بمون من با تو سازش میکنم
هربار میگفتم نرو این بار خواهش میکنم
با زخم تنهاتر شدن محتاج تسکینم نکن
تنهاتر از من نیستی تنهاتر از اینم مکن
با گریه های هر شبم دنبال مرهم نیستم
این بار بشکن بغضمو فکر غرورم نیستم
کی گفته این خواهش منو تو چشم تو کم میکنه
این التماس آخرم خیلی بزرگم میکنه
باور نکن راضی بشم چون دوستت دارم بری
انقد درها رو وا نکن من که نمیزارم بری
یک عمر من پرپر زدم چون درد دوری کم نبود
اینا که میگم یک شب از چیزی که حس کردم نبود
با گریه های هر شبم دنبال مرهم نیستم
این بار بشکن بغضمو فکر غرورم نیستم
کی گفته این خواهش منو تو چشم تو کم میکنه
این التماس آخرم خیلی بزرگم میکنه
هواتو کردم من ِ حیروون تو این روزا هواتو کردم
دلم میخوادت میخوام بیام تو آسمون دنبالت بگردم
هوایی میشم همون روزا که می بینم هوامو داری
میخوام بدونم تا کی میخوای ببینی و به روم نیاری
دلمو دست تو دادم من ِ دلتنگ احساسی
نمیزاری که تنها شم تو رو من خیلی حساسی
دلمو دست تو دادم دلمو آسمونی کن
همیشه مهربون بودی دوباره مهربونی کن
چه روزا حالمو دیدی چه شبایی که رسیدی
تو صدای دل تنهای منو شنیدی
تو که دردامو میدونی تو که چشمامو میخونی
بده بازم به دل من یه نشونی
دلمو دست تو دادم من ِ دلتنگ احساسی
نمیزاری که تنها شم تو رو من خیلی حساسی
دلمو دست تو دادم دلمو آسمونی کن
همیشه مهربون بودی دوباره مهربونی کن
منو به حال من رها نکن تو که برای من همه کسی
اگه هنوزم عاشق منی چرا به داد من نمی رسی؟
من از تصور نبودنت رو شونه ی تو گریه میکنم
منی که دل بریدم از همه ببین برای تو چه میکنم
تمام حال رد شدم ازت ببین کجا شدم اسیر تو
به پشت سر نگاه نمیکنم که برنگردم از مسیر تو
به حد مرگ می پرستمت ولی برای عشق تو کمه
خودت به من بگو بهشت تو کجای این همه جهنمه
منو به حال من رها نکن ...
مثل کوه پشت و پناه همیم ولی هردومون دستامون خالیه
باید جای من باشی تو زندگی بفهمی نداری چه بد حالیه
باید جای من باشی تا حس کنی چقد سخته عشقت بلرزه صداش
ببینی چطور حاضری جونتو بدی تا یه رویا بسازی براش
من از دلخوشی های این زندگی مگه چی بجز حقمو خواستم
یه دنیا زمین خوردم از بچگی که یکجا رو پای خودم واستم
تو میتونی مرهم بسازی از عشق که زخما زخمای کاری نشن
یه چیزی باید باشه تو زندگی که حرفای خوبت شـُعاری نشن
تو این روزگار عجیب و غریب ... تو با عشق موندی کنارم هنوز
ازم هیچ چیزی نمیخوای چون ... چقد بشنوی ندارم هنوز
آدم وقتی پای دلش واسته ته ش هرچی باشه خودش خواسته
آدم تا نمونه به پای خودش نمیتونه پای کسی واسته
تو با عشق موندی کنارم که من یه جایی تو این زندگی گـُـل کنم
تورو دوست دارم همین کافیه یه دنیا رو با تو تحمل کنم